سایت شهریار آیدوآ

سایت شهریار آیدوآ

سایت شهریار آیدوآ

سایت شهریار آیدوآ

سایت شهریار آیدوآ

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

گر از آن طور تجلی به چراغی برسی

موسی دل طلب و سینه سینائی را

صبحدم سردهد انفاس مسیحائی را

شب به هم درشکند زلف چلیپائی را

زده ام بر افق

رنگ رؤیا

اشک سیمین طلبی آینه سیمائی را

یا رب خزان چه بود بهار شکفته را

هر لاله ای که از دل این خاکدان دمید

نو کرد داغ ماتم یاران رفته را

جز در صفای اشک دلم وا نمی شود

بیداد رفت لاله بر باد رفته را

باران به دامن است هوای گرفته را

کز بیگانگان رستیم

چو بازی ختم شد

نقاب آشنا بستند

عالمی در خاک و خون غلطید

خدا ویران گذارد کاخ این فرمانروایان را

بیگانه دیدیم آشنایان را

به هر فرمان آتش

که این دو فتنه بهم می زنند دنیا را

کمند زلف به دوش افکن و به صحرا زن

چه شعبده است که در چشمکان آبی تو

نهفته اند شب ماهتاب دریا را

تو خود به جامه خوابی و ساقیان صبوح

به یاد چشم تو گیرند جام صهبا را

به چشمک اینهمه مژگان به هم مزن یارا

کله جا ماندش این جا و نیامد دیگرش از پی

چو هم شاهی و هم درویش گاه آنجاو گاه اینجا

هوای ماه خرگاهی مکن ای کلبه درویش

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندها

از طریق فرم زیر می توانید با من تماس بگیرید.

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.